سرماخوردگی سخت....
سلام پسر ناز مامان طاها جان ،الهی مامان قربونت بره پسر قشنگم.همه چی از پنج شنبه صبح شروع شد..قبل اون روز میدیدم همش آب دهنت به راهه و خیلی بیتابی میکنی.فکر میکردم که بخوایی دندون در بیاری ولی نه دیگه دوتا هم زمان.. آره پسرم شما دوتا دندون های پیشت را با هم درآوردی.وای چقدر بیتابی میکردی ،اصلا نمیخوابیدی و همش تب میکردی.تا خود صبح بیدار بودیم و همش تو گریه میکردی.یه دقیقه هم دلت میخواست بخوابی با گریه بیدار میشدی و میدیدم بدنت داغه داغه.... همش پاشویه میکردمت ،بهت استامینوفن میدادم.ولی همش یخورده آرومت میکرد.دوباره هم تب میکردی و هم گریه.خیلی برام سخت گذشت عزیزم.جمعه شب دیدم تبت خیلی رفته بالا و خیلی گریه م...
نویسنده :
مامان نی نی کوچولو
19:33