عکس های سونوگرافی پسرم
سلام نی نی کوچولوی عزیزم.میخوام از روزی برات بگم که منو بابایی نمیدونستیم که تو وروجک که تو دل مامانی حسابی شیطونی میکنی دخملی یا پسرچون دیگه مامانی داشت 6 ماهشو تموم میکرد ودیگه وقتش بود که بدونیم و برات یه سری وسایلی تهیه بکنیم.البته من تا 6 ماه سونوگرافی زیاد شده بودم ولی دیگه میخواستیم قطعی بشه عزیزم.خلاصه تصمیم گرفتیم بریم پیش آقا دکتر.راستش مامانی اون روز من انقدر نشستم تو مطب که دیگه واقعا خسته شده بودم والبته کمی هم اینطوریچون آقای دکتر دیر تشریف آوردن و بلاخره نوبت مامانی شد؛ نی نی من نمیدونی که وقتی دکتر سونو میکرد چه حسی داشتم چون فقط وفقط سلامتیت از همه چیز واسم با اهمیت تر بود.وآقا دکتر گفت که خدارو شکر همه چیت نرماله و رشدت خوبه و یه چیز جالب اینکه همش میخواست صورتتو نشونمون بده که تو اصلا همکاری نمیکردی ودر طول 15 دقیقه فقط یه ذره از صورتتو نشون دادی چون یا همش دستت تو دهنت بود یا جلوی صورتتالهی مامان قربونت بره که این همه خجالتی تشریف دارینالبته اون بعدا معلوم میشه که چقدر خجالتی بودینوبلاخره سونوی مامانی تموم شدو شما هم پسملی شیطون بودین.وحالا میخوام چندتا از عکسای سونوگرافی رو بگذارم تا وقتی بزرگ شدی ببینی که چقدر با نمک بودی عشق مامان