عید قربان مبارک
این هم از (به بعی خان) طاها خان
اینجا هم پسرم ناراحته ببعی جون قربانی شده
وقتی که طاها خان هندییییییییییییی می شود
وایییییییییییییی تو رو خدا قیافه ی پسرمو ببینین
طاها جان برده بودمت حموم و وقتی که حمومت کردم و کارت تموم شد بابا مسعود را صدا کردم تا بیاد تو رو ببره لباس های تو را بپوشونه.بله دیگه وقتی که اومدم بیرون با این صحنه روبرو شدم.انقدر موهاتو سشووار کشیده بود که حالت موهات 2 روز همونجوری موند.الهی قربونت برم من پسرم که قیافه ات اونجوری شده...
ای بابا مسعود....
قربون اون خنده های بامزه ات برم من مامان جون
پسرم عید قربان را خوب گذراندیم و بهمون خوش گذشت.به روستای پدری رفتیم و اونجا بساط کباب را به راه انداختیم و خوردیم و خوردیم و خوردیم.....
هر چند پسرم تو حال نداشتی و هنوز اون مریضی لعنتی از بدنت خوب نرفته بود بیرون ولی در کل بهمون خوش گذشت و خوب بود و شما هم اونجا حسااااااااااااااابی تو گهواره خوابیدی.
امسال ، عیدهایی که میان و میرن با وجود تو برام خیلی قشنگ تر از عیدهای سال های پیش بود و هست.عزیزم
دوست های گلم عید همتون مبارک ،دلتون شاد شاد.امیدوارم هیچ غمی تو دلهاتون نباشه و لبهاتون همیشه و همیشه خندون باشه..راستی پیشاپیش عید غدیر را هم تبریک میگم.انشااالله بهتون خوش بگذره دوستتون دارم و روی ماه همتون را میبوسم